طبیب ِ درد های بی درمانِ حوّا
سرگیجه ی ساعت پیر دیواری را به من بسپار
کمی آلزایمر مرغوب به من تزریق کن
ندانم چشم های سیاهی که
سیاه کرد روزگارم را
ندانم تبر داد به دستانم ... چشمانت
رها ط
فقط باید گفت عـــــــــــــالــــــــــــی بخصوص با این پایان بندی...
ممنون از لطفتون
فقط باید گفت عـــــــــــــالــــــــــــی
بخصوص با این پایان بندی...
ممنون از لطفتون